Sunday, December 15, 2013

با درود .. عمو زاده گرا می از اینکه مزاحم هستم میخو اهم با این نو شته ا م درد سری برا یت بسا زم که ز

نقیضه | سایت شخصی راشد انصاری
“س در” است اگر به قول برخی در گویش ما ولی “ک نار” است
با درود .. عمو زاده گرا می از اینکه مزاحم هستم میخو اهم با این نو شته ا م درد سری برا یت بسا زم که زنها با چوب و چماق بر سرت بریزند مگر اینکه از من برا ئت نمائی . واما . تساوی زن و مرد ( نه ) مرد سالاری ( بله ) الر جال قوامون علی النساه flint and steel ) اطیعو الله واطیعو الر سول و ال المر منکم ) قران کریم ( ان کید اشیطان کان ضعیفا ) ان کید هن عظیم ) فردوسی . زن واژده ها هردو در خاک نه .. جهان زین دو نا پاک پاک به .. سعدی . زن بد در سرای مرد نکو .. هم در این عا لم است دوزخ او . زینها ر از قرین بد زینهار .. و قنا ربنا عذاب ا لنار . مو لوی . زن چیست نشا نه گاه نیرنگ .. در ظا هر صلح در نهان جنگ . چون شاد شوی ز غصه میرد .. چون غصه خو ری نشاط گیرد . این کار زنان پاک باز است .. افسون زنان بد درا ز است . واما در تعدد زو جات در اسلام بسیار سخت است در سوره نساه میفر ماید . وان خفتم ان لا تعد لو فوا حده . وباز میف ما ید . ولن تسطیعو ان تعد لو بین نساه ولو حر صتم فلا تمیلو کل میل . واما زن گرفتن در جوانی باز قران کریم . انا نحن نذ لنا الا امان علل الجبال فه ابا عنه وحملنا علل الانسان انه کانه ظلو ما جهو لا …
آذر , در : ق.ظ
آذر , در : ق.ظ
با flint and steel درود بر خالوی درد پرداز …
با درود .. از ایرج میرزا . ابلیس شبی رفت به با لین جوانی ..اراسته با شکل مهیبی سر وبر را . گفتا که منم مرگ و اگر خو اهی زینهار .. با ید بگزینی تو یکی زین سه خطر را . یا ان پدر پیر خو دت را بکشی زار .. یا بشکنی از خو ا هر خود سینه و سر را . یا خود ز می ناب کشی یک دو سه سا غر .. تا انکه بپو شم ز هلاک تو نظر را . لر زید از این بیم جوان بر خود و جا داشت .. کز مرگ فتد لر زه به تن ضیغم نر را . گفتا پدر و خو اهر من هر دو عز یز ند .. هر گز نکنم ترک ادب این دو نفر را . لیکن چو به می دفع شر از خویش توان کرد ..مینو شم و با وی بکنم چا ره شر را . جا می دو بنو شید و چه شد خیره ز مستی .. هم خو اهر خودرا زد و هم کشت پدر را . ایکاش شود خشک بن تاک و خداوند .. زین ما یه شر حفظ کند نوع بشر را
با درود . دیشب شیطان بدیدنم امد واز من گله ها داشت میگفت تو که اینطور نبودی وبمن تهمت نمیزدی خودت میدانی که من همیشه هفتصد سال از ادمها عقبترم انها کارهایی میکنند که موهای سرم سیخ میشوند وخودت بارها در قران خو انده ای که ( ان کید شید شیطان کان ضعیفا ) وبار ها گفته ای و نو شته ای چطور همه چیز را بمن میچسپانید والله با لله تا لله به سی جزو کلا م الله اینهائی را که بمن ربط میدهید اصلا و ا بدا اطلاعی ندارم اگر تو هم مثل بقیه رفتار کنی بین مان بهم میخورد. گفتم:خواهی نشوی رسوا همر نگ جما عت شو . ما هم مثل بقیه تو هم که اب از سرت گذ شته چه یک کله چه صد کله ولی نا را حت نبا ش میر وم نزد کسی که حکمیت کند تا تو هم راضی شوی ورفت . منهم رفتم خدمت شیخ بزرگ سعدی علیه الر حمه ومو ضو عرا با ایشان در میان گذا شتم واز او نظر خوا ستم شیخ فر مو دند . ندانم کجا دیدم اندر کتاب .. که ابلیس را دید شخصی به خواب . به بالا صنوبر به دیدار حور .. چو خو رشید از چهره میتافت نور . فرا رفت و گفت ای عجب این تو ئی . . فر شته نبا شد بدین نکو ئی . تو که این روی داری به حسن قمر … چرا در جهانی بز شتی سمر . چرا نقشبندت در ایوان شاه .. دژم روی کرست و زشت تباه . تورا سهمگین روی پنداشتند flint and steel .. به گر مابه در زشت بنگا شتند . شنید ان سخن بخت بر گشته دیو .. به زاری بر اورد بانگ و غریو . که ای نیکبخت ان نه شکل من است .. ولیکن قلم در کف دشمن است . بر اندا ختم بیخشان از بهشت … کنونم به کین مینگار ند زشت
آذر , در : ق.ظ
درود دوستان عزیز و خانم محمدی البته جا داشت که خالو خود توضیح می دادند اما به طور خلاصه این شعر نیز گونه ای است از انواع گونه ها و جریان ها در شعر که شاعر ابیاتی را هم قافیه می آورد که البته ربطی به هم ندارند و در واقع شاعر از روی عمد مضمون بیتی را از زمین و مضمون بیت بعدی و بعدتری را از آسمان انتخاب می کند(منظور دوری مضمون هر بیت از دیگر ابیات است) البته نه اینکه این کار کاملا از روی بی هدفی یا به خاطر صنعت اعنات باشد بلکه می تواند در بر دارنده ی هدفی مشخص باشد از جمله اینکه شاعر در هر بیت منظوری را مطرح و به دلایلی از تفصیل آن در ابیات بعدی خودداری می کند که این هم دلایل گوناگون دارد و در واقع این نوع شعر خود تولید طنز می کند و به عنوان مثال اگر مضمون ابیات سیاسی باشد و شاعر نتواند حرفش را بزند در این صورت به طنز اعتراضی بدل خواهد شد و البته موثر و راهگشا. به شخصه معتقدم اگر می خواهیم نقد کنیم حتی اگر حرفمان درست هم باشد در مقابل اساتید و بزرگان کلمات را درست به کار ببریم
سلام به نظر بنده سرکارخانم محمدی چیزی از طنز نمی دانند چرا که چند بیت فوق العاده داشت مثل: گفتند اذان ظهر…. و در فصل بخور بخور…و سمی ناهار…..و پیاده ای سوار است….و و سه و چهار است…
رضا کریمی می گه:
سلام می خواستم در پاسخ به سرکار خانم محمدی عرض کنم که همین شعر نقیضه آقای انصاری در سایت شاعران پارسی زبان جهان به عنوان شعر برگزیده هفته شناخته شده است….احتمالا چیزهایی داشته! در ضمن من معتقدم استاد انصاری flint and steel کارهای بسیار قوی تری هم از شعر فوق الذکر دارند
پاسخ دادن
با درود .. چندی قبل در جریان منا قشه زن وشوهری قرار گرفتم که زن طلاق میخواست ومردهم نمیخواست مهریه بپردازد وچند سال است که این پرونده جریان دارد . خدارا سپاسگزارم که در سال ازداواج کردم مهریه همسرم تو مان بود که به پول امروز میشود درهم ا مارات وانهم همان موقع پر دا ختم ورسید گر فتم وهمیشه خیالم را حت بوده .ولی امروزه بد بختانه برای مرد ها

No comments:

Post a Comment